حالا ، اجازه بدهید به طرف این سوال که چه کسی است ، حرکت کنیم . چه کسی میتواند این نوع کار را انجام دهد ؟ خوب ، چیزی که من در واقع سعی دارم امروز به شما بگویم این است که این نیازی نیست که توسط اقتصاددانان بهداشت و درمان به کار گرفته شود . د . s . میتواند توسط خودتان انجام شود . این علم موشک نیست و پژوهشگران خدمات بهداشتی نوین میتوانند به آسانی این کار را انجام دهند . به عنوان غیر متخصص ، شما مجبور نیستید یک اقتصاددان و یا هر چیزی برای انجام ارزیابی اقتصادی در مراقبتهای بهداشتی باشید . با این حال ، البته خصوصیات عجیب و غریبی وجود دارد . شما در مورد مرحله برنامهریزی و طراحی مشاوره خواهید داشت ، و ویژگیهای خاصی نیز در مورد آنالیز دادهها وجود دارد ، نه به دلیل چولگی بسیاری از دادهها ، بنابراین شما باید با آن مسایل آماری کار کنید . اما در اصل میگویم که خودتان و توانایی خود برای افزودن این نوع کار را به برنامهریزی و کار خود اضافه نکنید . و سپس ، در صورت نیاز ، یک فرد محلی یا بینالمللی را شناسایی کنید که میتواند برخی از توصیههای دورهای استراتژیک در خصوص مسائل ویژهای که مطرح میشوند را ارایه دهد .
و این مدلی بود که من سعی کردم از مراکز تحقیقاتی NIMH استفاده کنم ، که همه تیمها افرادی هستند که روی این کار کار میکنند . آنها اقتصاددانان بهداشتی نیستند ، آنها فقط بخشی از تیم پروژه هستند ، و سپس ما گاهی اوقات تماس میگیریم و یا پیگیری میکنیم تا ببینیم اوضاع چطور پیش میرود ، و به نظر میرسد که اوضاع خوب پیش میرود .
بنابراین چند تا از بازیکنان اصلی را در مراحل مختلف تنظیم کردهام . در مرحله طراحی و طراحی ، بدیهی است که محقق اصلی و دیگران باید در طراحی ارزیابی اقتصادی دخیل باشند . سپس در مرحله اجرا یک فرد منصوب ، شناساییشده ، عضو تیم تحقیقاتی منصوب شد . در این تجزیه و تحلیل ، مهم است که یک مدیر خوب داده و یک تحلیلگر برای کمک به تمیز کردن دادهها و پردازش دادهها داشته باشیم . شاید نیاز به توصیههای stats ویژه تری داشته باشید . سپس برای گزارش کار به عنوان بخشی از خروجی مطالعه تحقیق ، مجددا ً همه اعضای گروه درگیر باید در آنجا منعکس شوند .
بیایید به چند سوال دیگر بپردازیم . یکی از آنها میچرخد … خوب ، در حقیقت آخرین نوع سوالات interrogatory است ، این که چطور . اولی میگوید ، ” من نمیدانم آیا نوآوری من مقرونبهصرفه و مقرونبهصرفه است یا نه ؟ شما تمام این کارها را انجام دادهاید . تو هزینه رو تمام کردی . شما آن را به نتایج مرتبط کردهاید . شما یک عدد دارید و این چه معنی میدهد ؟ بنابراین رایجترین روش … منظورم این است که شما ارزیابی خود از هزینه را دارید و حتی این به خودی خود به معنی چیزهای متفاوتی برای افراد مختلف است . اگر من یک نوآوری را تولید کنم که ۱۰۰ دلار به ازای هر ذینفع در آمریکا هزینه داشته باشد، این یک معامله است ، اما اگر ۱۰۰ دلار در زیمبابوه داشته باشد ، این مبلغ زیادی خواهد بود . شما باید فکر کنید که چه نوع هزینهای است ، و بسیار سخت است که با نوعی از قوانین در مورد این مشکل مواجه شویم ، اما در تنظیمات مربوط به منابع که بسیاری از آنها کار میکنند ، شما قطعا ً میخواهید هزینه کمتر از یک دلار داشته باشید . اگر به هزینه هر نوع درمان بیماری نگاه میکنید ، بیایید بگوییم که جنون ، پس احتمالا ً ۱۰۰ دلار نوعی محدودیت شما نیست ، اما اگر کمتر از آن باشد ، خوب خواهد بود .
بله ، پس سوال مهم دیگر مساله اثربخشی هزینه است . از کجا میدانید که نوآوری شما مقرونبهصرفه است یا نه ؟ یک سناریوی معمول این است که نوآوری شما ممکن است کمی بیشتر هزینه داشته باشد، چون شما باید کمی تمرین کنید ، و شما ظرفیت خود را ایجاد کردهاید و جلسات مشاوره تان را دارید . بنابراین ، یک نوع هزینه اضافی وجود داشت ، و این سوال این است که آیا هزینه اضافی به خاطر سود اضافی که منجر به آن میشود ، ارزش آن را دارد یا نه. این امر منجر به چیزی به نام نسبت هزینه - اثربخشی ، که در اصل هزینه افزایشی تقسیمبر سود افزایشی میباشد .
منبع سایت