موضوع: "بدون موضوع"
بنابراین تنها نگاه کردن به هزینه به تنهایی مقداری اطلاعات دارد ، اما به شما در مورد اینکه آیا مداخله ارزش پول را نمایش میدهد یا خیر ، چیزی به شما نمیگوید . برای نگاه کردن به سوالات ارزش ، هزینه - اثربخشی ، بهرهوری ، شما باید هر دو اطلاعات را بر روی هزینهها و همچنین بر روی نتایج مداخله داشته باشید . بنابراین یک ارزیابی کامل اقتصادی باید هر دو را در نظر بگیرد . تنها نگاه کردن به هزینهها بخشی است ، اگر میخواهید ارزیابی اقتصادی را دوست داشته باشید ، نه ارزیابی کامل اقتصادی . من باید … وقتی به سوال بعدی میرسیم ، به نقطهای اشاره میکنم که در آن شروع به فکر کردن در مورد طراحی یک مطالعه مناسب خواهد بود . اما ، در اصل ، باید به این فکر کنید که شما به چه چیزی علاقهمند هستید و یا قبلا ً در ارزیابی ، از نظر ابداعات خود درگیر هستید ، و به این فکر کردهاید که چطور میتوانید در یک مولفه اقتصادی برای تکمیل حوزههای دیگر ارزیابی یا ارزیابی که ممکن است بخشی از پروژه و یا برنامه شما باشند ، سهیم باشید . من به سوال دوم در مورد این اسلاید که اکنون با جزئیات بیشتری سر و کار دارد ، حرکت میکنم . وقتی در مورد انجام یک ارزیابی کامل اقتصادی صحبت میکنیم ، به نوعی اطلاعات در مورد هزینهها و نیز نتایج نیاز داریم . خوب ، منظور ما از این چیست ؟ در طرف هزینه ، تعدادی از اجزای ممکن و یا مناطقی وجود دارند که میتوانند قیمتگذاری شوند . من قبلا ً به هزینه خود مداخله اشاره کردم . بیایید بگوییم که این مداخله روانی شما و تعدادی جلسات مشاوره است . شما میتوانید به این فکر کنید که منابع واقعی مورد نیاز یا نیاز است تا این مداخله را یک واقعیت داشته باشد - بنابراین زمان صرف آموزش افراد ، زمان صرف در هر ذینفع ، ارائه مشاوره ، زمان صرف توسعه مطالب چاپی و یادداشتهای آموزشی و غیره . این تنها یک نوع هزینه واضح است که ممکن است نیاز باشد در نظر بگیرید ، اما هنگامی که در مورد خدمات بهداشت روانی و معرفی یک مداخله فکر میکنیم ، مداخله شما ، که در آن ما به بررسی آنچه ممکن است در نتیجه درمان رخ دهد علاقمند هستیم . برای مثال ، بیایید بگوییم که درمان استاندارد درمان با داروهای ضدروان پریشی ، داروهای ضدروان پریشی قدیمی است ، و اساسا ً بیماران در روش درمان روانی خیلی زیاد نیستند . شاید مداخله شما این است که یک درمان روانی را به درمان دارویی اضافه کنید تا ببینید که آیا این میتواند نتایج و بهبود افراد مبتلا به روانپریشی را بهبود بخشد یا خیر. شما هم چنین ممکن است فرض کنید که با بهبود عملکرد افراد ، شاید سریعتر … اگر بتوانید سرعت خود را افزایش دهید و در آن افراد از اپیزود افسردگی خود بهبود یابند ، ممکن است برخی اثرات اقتصادی نیز وجود داشته باشد ، و نه تنها در وضعیت مراقبت بهداشتی ، بلکه فراتر از آن ، که من در یک لحظه به آن میرسم . اگر ما فقط به خود سیستم بهداشت و درمان فکر کنیم ، شاید به عنوان یک نتیجه از نوآوری شما ، افراد باید کمتر در بیمارستان بستری شوند ، یا در there کمتری وجود دارد . شاید در غنا ، مردم بودند ، یا خانوادههای آنها به پزشکان بومی ( طبیبان سنتی) یا کشیشها - که قطعا ً میتوانند نقش رابط را ایفا کنند ، میرفتند . اما شاید خانوادهها یا افراد پول زیادی را صرف retreats مذهبی کرده باشند یا … ممکن است پول زیادی در جیب داشته باشد ، و شاید این کار به دنبال معرفی نوآوری شما کاهش یابد . به عبارت دیگر ، هنگامی که ما یک ارزیابی اقتصادی در حوزه بهداشت روانی انجام میدهیم ، به طور کلی از افراد در مورد استفاده از خدمات به طور کلی ، با یک نظر برای تشخیص اینکه آیا در طول زمان تغییرات وجود دارد یا بین دو گروه از محاکمه شما ، برای مثال ، با توجه به استفاده از خدمات ، سوال میکنیم . بویژه ، شما ممکن است امیدوار باشید که ، بله ، ممکن است کاهشی در پذیرش بیمارستان و بستری شدن بستری وجود داشته باشد ، که البته بسیار گران هستند . شاید تغییر در استفاده از رفتارهای دیگر دنبال کننده سلامتی وجود داشته باشد، که ممکن است برای بهتر یا بدتر باشد .
منبع سایت
اگر من … و در اینجا درباره مدیر برنامه سلامت روانی در یک دولت یا یک وزارتخانه صحبت نمیکنم . شاید در مورد وزیر دارایی یا بخش برنامهریزی صحبت کنم که ربطی به برنامه سلامت ذهنی ندارد . بنابراین مقامات دیگری نیز وجود دارند که اغلب در مورد آنچه اختصاص منابع است ، در این مورد به سلامت روانی که افرادی نیستند که در سلامت روانی کار میکنند . بنابراین مهم است که با زبان خود صحبت کنید ، پس اگر … و من قطعا ً این کار را در گذشته به عنوان یک کارمند سازمان بهداشت جهانی کشیدهام که وقتی فرصت دارید با تصمیم گیرندگان صحبت کنید ، چشم آنها چپ چپ چپ چپ نگاه میکنند ، زیرا آنها واقعا ً نمیدانند در مورد چه چیزی صحبت میکنید . اما آنها قطعا ً پول را درک میکنند ، و اگر شما بتوانید به وضوح نشان دهید که با مقیاس گذاری از نوآوری خود ، نه تنها میتوانید سلامت گروه هدف را بهبود بخشید ، یا در مقایسه با روشی که پول در حال حاضر خرج میشود - بیایید بگوییم ، برنامه مبتنی بر بیمارستان و یا نوآوری یک استفاده منطقی از منابع را نشان میدهد . این نوع اطلاعاتی است که ممکن است شما بتوانید به طور موثر با افرادی که متخصص بیماریهای روانی ، یا در اقتصاد سلامت ، یا هر چیزی مانند آن متخصص نیستند ، ارتباط برقرار کنید . پس این بخشی از مدرک است ، اساسا ً، که در کنار اطلاعات در مورد اثربخشی یک مداخله است . همچنین ، یک معیار مهم دیگر که ممکن است وارد تصمیمگیری شود - تصمیمگیری در کنار چیزی موثر و مقرونبهصرفه ، مسایل برابری و انصاف است . بنابراین جمعیت مورد هدف شما ، برای مثال ، مداخله شما است ؟ آیا این امر دسترسی به مردم فقیر و جمعیتهای آسیبپذیر بیشتر را بهبود میبخشد ؟ و یک مورد دیگر ممکن است امکان پذیر باشد ، ملاحظات لجستیکی در مورد بالا رفتن مداخله شما . بنابراین یک نوع فرآیند گرد تصمیمگیری تعدادی از عناصر را ترکیب میکند ، که در آن هزینه - اثربخشی یا بهرهوری تنها یکی از ملاحظات بر روی میز است . من فکر میکنم نکته من این است که اگر روی میز نباشد ، اگر هیچ اطلاعاتی در مورد این که چقدر هزینه ، هزینه - اثربخشی مداخله وجود دارد ، نداشته باشید ، این یک شکاف گمشده مهم است تا تصمیمگیری مبتنی بر شواهد و منطقی برای تصمیمگیری در مورد استفاده از منابع باشد . پس فکر میکنم به سمت اسلاید بعدی حرکت کنم . پس اجازه بدهید به این سوال که چه چیزی است حرکت کنیم . و من چه کار باید بکنم ؟ و اولین کاری که باید انجام دهیم طراحی یک مطالعه است . این میتواند هر چیزی باشد ، ” من میخواهم بگویم که مداخله روانشناسی چیست ” . برای مثال ، بیایید بگوییم که شما در حال توسعه یک مداخله روانی هستید ، و باید protocol را توسعه دهید ، باید یک بسته آموزشی را توسعه دهید ، و سپس شما باید افراد را آموزش دهید . پس باید ببینید که واقعا ً چطور کار میکند . ممکن است شما باید برخی از جلسات درمان و یا مشاوره روانی را به آنها بدهید . این کار چقدر طول میکشد ؟ چه کسی باید دخالت داشته باشد ؟ سپس ممکن است مشکلاتی در اطراف نظارت ، پیگیری و غیره وجود داشته باشد. بنابراین شما میتوانید فقط بر روی آن تنها بر روی آن تمرکز کنید ، و هنوز به شما اطلاعات جدیدی میدهد که ، به عنوان پژوهشگر ، فکر میکنم مهم است که بدانید هزینه انتقال مداخله شما به یک ذینفع یا فرد ، یک ذینفع از مداخله شماست . اگر بسیار گران است و از منابع زیادی استفاده میکند - میدانید ، ۲۴ جلسه از CBT - بسیار بعید است که مداخله … در یک محیط بسیار محدود کننده باشد . این یکی از موارد حاد است ، اما شما حرفم را قطع میکنید .
منبع سایت
سپس مساله بهرهوری یک اصل اساسی و اساسی در تحلیل اقتصادی و نوعی از کارها در چند سطح است . منظورم این است که یک لحظه پیش در مورد تصمیمگیری در بخشهای مختلف دولتی صحبت میکردم . این بالاترین سطح تلاش برای دیدن است , ” خوب , با توجه به تمام پولی که در دسترس است و از طریق مالیات جمعآوری و جمعآوری میشود , بهترین استفاده از آن منابع چیست ? ” و تلاش برای اولویتبندی در سراسر کشاورزی , بهداشت و اکتشافات فضایی و چیزهای دیگر . همه آنها هزینه دارند و امیدوارم همه آنها مزایای مفیدی برای برآورده ساختن نیازهای واقعی یا آرمانی جمعیت داشته باشند . اگر یک سطح به بخش بهداشت برویم , همان اصولی را بکار میبریم - که در بخش بهداشت , تخصیص به بیماریهای عفونی , پیشگیری از آسیب , و بیماریهای قلبی و عروقی , و همه چیز دیگر . پس چگونه تعیین کنیم که منابع چقدر است ? آیا این حداقل باید براساس موضوعات بهرهوری باشد ? پس کجا میخواهید بیشترین مقدار را برای پول سرمایهگذاری کنید ? درست همانطور که در بخش خصوصی در مورد گزینههای مختلف سرمایهگذاری فکر میکنید . و در سلامت روانی , این سوال ممکن است برای مثال , برای درمان افسردگی یا روانپریشی , به مسایل خاص تری منجر شود . بهترین راه برای برآورده کردن نیازهای گروههای جمعیتی چیست ? و استراتژیهای مداخله کدامند ? درمان دارویی است ? آیا درمان روانی اجتماعی است ? مداخلات اجتماعی چطور ? بنابراین ما باید به این فکر کنیم که هزینههای اجرای آن استراتژیهای مداخله متفاوت چه هستند , و سپس مزایای آن چیست ? نتایج حاصل از آن چه هستند ? و به طوری که در اصل , همان چیزی است که ارزیابی اقتصادی در مراقبت بهداشتی و یا مراقبتهای بهداشت روانی در تلاش برای انجام آن است , تنها تلاش برای شناسایی این است که پیامدهای هزینهای تصمیمات مختلف , یا تخصیص , یا استراتژیهای درمان و مقایسه آن هزینهها به پیامدها یا مزایای آن گزینههای مختلف ممکن است . و در انجام این کار , شروع به شناسایی این موضوع میکنیم که کدام استراتژیها یا موثرترین استراتژیها یا گزینههایی هستند که ظاهر میشوند تا از تحلیل خارج شوند . پس چرا , تا حدی , و البته تعداد زیادی مواد در آنجا وجود دارد که شما میتوانید در مورد ارزیابی اقتصادی بیشتر بخوانید , و ما کمی دیرتر به برخی منابع آنلاین میرسیم که میتواند به شما کمک کند به سمت این مسائل جذب شوید , که برخی از آنها ممکن است کمی برای شما تازگی داشته باشند . اجازه دهید به سراغ سوال دوم بروم , که … سوال دیگری است , که … فکر میکنم تا حدودی آن را جواب دادم , اما در اصل , چرا باید این تحلیل اقتصادی را در کنار نوآوری انجام دهم ? فکر میکنم منظورتان از آنچه من قبلا ً درباره هدف کلی انجام ارزیابی اقتصادی گفتهام , ارزیابی هزینهها و مزایا است . و بنابراین من فکر میکنم دلیل اصلی برای اینکه چرا باید به طور جدی در مورد بهداشت جهانی و مساله کمیابی منابع در آفریقا یا جاهای دیگر صحبت کنیم , این است که اگر ما دوباره درباره بیماریهای مختلف و یا شرایط ذهنی صحبت کنیم , به عنوان یک تصمیمگیرنده محلی , میخواهم بدانم این چه هزینهای دارد . بیشتر برای من هزینه دارد ? آیا پول مرا پسانداز میکند ? اگر پول مرا پسانداز کند , پس من بسیار علاقهمند هستم .
منبع سایت
ما با این سوال شروع میکنیم ، سوال این است که چرا ، و سپس ، ما بر روی آن چه و نحوه انجام یک تحلیل اقتصادی ، از نظر طراحی ، جمعآوری دادهها ، تحلیل دادهها ، این نوع از مسائل حرکت خواهیم کرد . همچنین ، مسائل مربوط به زمان ، بنابراین چه زمانی باید در حال شکوفایی و یا محققان بهداشتی باتجربه باشید که در مورد این نوع سوالات در برنامههای تحقیق و یا پروژههای تحقیقاتی خود شروع کنید ؟ و سپس یک سوال در مورد این که چه کسی باید این کار را انجام دهد ؟ راست میگویی ؟ کس دیگری است ؟ آیا این یک متخصص است؟ این گونه مسائل . بنابراین ما تعدادی از این سوالها را طی میکنیم و در پایان برخی از سوالاتی که ممکن است داشته باشید را رها میکنیم . پس احساس آزادی کنید که از این سیستم برای به دست آوردن سوالات خود استفاده کنید . اینها به توجه من خواهند آمد ، و ما سعی خواهیم کرد تا تعداد زیادی از آنها را که میتوانیم در زمان در دسترس قرار دهیم . شاید ما اکنون میتوانیم به سراغ اولین سوال برویم ، که دلیل سوال این است . چرا موضوع تحلیل ارزش یا اقتصاد سلامت به طور کلی ، از ارتباط و علاقه بیشتر است ؟ نقطه شروع برای این و در واقع گفتمان زیادی در زمینه اقتصاد موضوع اصلی کمیابی منابع است . هرگز منابع و یا پول کافی برای انجام هر کاری که هر کسی دوست دارد انجام دهد یا نیاز دارد ، وجود ندارد . اگر به سیستم بهداشت و درمان فکر کنید ، مقدار منابع برای مثال ، که به سلامتی اختصاصداده شدهاست ، درصد تولید ناخالص داخلی در آمریکا احتمالا ً بالاترین میزان در جهان است - حدود ۲۰ درصد . حالا ، شاید شما دو برابر با ۴۰ % کل ثروت ایالاتمتحده را دو برابر کنید ، و ممکن است هنوز هم وجود داشته باشد. من امیدوارم که یک سیستم سلامت فوقالعاده باشد . احتمالاً هنوز هم نیازهای برآورده نشده ای در این جمعیت وجود دارد . نکته من این است که اکثر کشورها در حال فعالیت هستند - و به خصوص زمانی که به کشورهای با درآمد کم و متوسط فکر میکنیم - در سطح بسیار پایین هزینهها یا به عنوان بخشی از ثروت ملی , شاید تنها 3 درصد , شاید تنها 3 درصد از ثروت یک کشور به سلامتی اختصاصداده شدهاست . در داخل آن بودجه یا پوشش منابع , برخی گزینههای بسیار سخت باید در مورد جایی که باید منابع را به آن تخصیص دهند , ایجاد شود , به طوری که بسیاری از نیازهای مردم را می توان مورد خطاب قرار داد و آنها را ملاقات کرد . بنابراین , این مساله ما را به مساله تصمیمگیری , و ایجاد نوعی اولویتهای مرتبط میکند , و … به منظور کارآمد بودن با منابعی که برای مراقبتهای بهداشتی و یا برای سلامت روانی در دسترس هستند , بیایید بگوییم . این میتواند یک مکالمه دشوار باشد , زیرا وقتی شما انتخاب میکنید , این به آن معنی است که در حالی که برخی از مردم برنده هستند , کسانی هستند که بازنده هستند . یا اگر آن را در کل قرار دهم , اجازه دهید بگویم , بخش دولتی , اگر تصمیم بگیرم مبلغ صرفشده برای سلامت , یا دفاع را دو برابر کنم , به این معنی است که پول کمتری برای آموزش , یا حمل و نقل , یا سایر حوزههای مخارج عمومی بالقوه در دسترس خواهد بود . پس این میتواند مساله دشواری باشد . همچنین این سوال دشوار را نیز مطرح میکند که نه تنها باید اولویت داشته باشد بلکه در اصل بخشی اجتنابناپذیر از تصمیمگیری باشد , این است که شما با این کار تصمیم میگیرید که منابع را در یک جهت تخصیص دهید , شما غیر رسمی هستید … با این کار , شما منابع را از یک مسیر دیگر مخارج و یا یک راه دیگر برای مداخله برای یک بیماری خاص منع میکنید . پس , بله , کمبود منابع . سپس مساله بهرهوری یک اصل مهم و مهم دیگر در تجزیه و تحلیل اقتصادی و نوعی از کارها در تعدادی از سطوح است . منظورم این است که من یک لحظه قبل درباره تصمیمگیری در بخشهای مختلف دولتی صحبت کردم . این وسیعترین سطح تلاش برای دیدن است , ” خب , با توجه به تمام پولی که در دسترس است و از طریق مالیات و وسایل دیگر جمعآوری میشود , بهترین استفاده از آن منابع کدام است ? “
منبع سایت
وندی ویلیامز : سلام , اسم من آقای کریستی ویلیامز است . از موسسه ملی بهداشت روانی . با عنوان ” اقتصاد سلامت روانی ” از شما استقبال میکنم : تحلیل ارزش . ” این اولین مجموعه در یک سری از چهار سری مسابقات است که بر روی مسائل بهداشت روانی در جهان متمرکز شدهاند و مجموعه زندیه با حمایت موسسات ملی بهداشت روانی برای تحقیق درباره نابرابری و بهداشت روانی جهانی حمایت میشود . لطفا ً توجه داشته باشید که این تبلیغ در وب سایت ما ثبت شدهاست . حالا خیلی خوشحال میشوم که شما را امروز به گوینده معرفی کنم . او یک مدیر برنامه سلامت روانی در دفتر منطقهای سازمان بهداشت جهانی در اروپا است . حوزههای اصلی کار او که شامل توسعه و نظارت بر برنامههای بهداشت روانی جهانی و فعالیتها , کمکهای فنی به کشورهای عضو در زمینه تقویت سیستم بهداشت روانی و تحلیل هزینهها و اثربخشی روشها برای کاهش بار جهانی اختلالات روانی و بیماریهای مزمن میباشد . اخیرا , او ویرایش سوم اولویتهای کنترل بیماری را ویرایش کردهاست . او به طور فعال در شبکه نوآوری سلامت روان نقش دارد و از تعدادی مراکز بینالمللی برای تحقیقات مشترک در زمینه بهداشت روانی حمایت میکند . امروز در مورد اقتصاد سلامت روانی از او استقبال میکنم . راست است . دان تون : خوب , از شما خیلی ممنونم , خیلی ممنونم, و به همه کسانی که به این رستوران میپیوندند خوشآمد میگوییم , چه شما امروز اینجا هستید و یا به این موضوع پس از رویداد گوش میدهید . دیدن بسیاری از مردم در داخل و پیوستن به این بحث بسیار مهم است و امیدوارم شروع خوبی برای برگزاری این مجموعه از سمینارها داشته باشیم . بنابراین , بله , موضوع بحث امروز در حوزه اقتصاد است , که ممکن است موضوعی شناختهشده برای شما نباشد , یا حتی موضوعی که شما دوست دارید . من فکر میکنم که امروز سعی خواهم کرد و تلاش خواهم کرد و شما را آگاه کنید و ما میتوانیم برخی از مسایل پیرامون نیاز به یک چشمانداز اقتصادی در ارزیابی مراقبت بهداشتی و در تحقیقات خدمات بهداشت روانی را بررسی کنیم . من ” میخواهم این مساله را در یک سطح نسبتا ً مقدماتی تبلیغ کنم , زیرا ” مطمئن نیستم که افرادی که به اینترنت میپیوندند دارای دانش عمیق یا عمیقی از منطقه هستند . بنابراین من اساسا ً این را حول چند سوال مطرح میکنم و آنها را نشان میدهم , جایی که میتوانم , با نمونههای مناسب از مطالعات انجامشده در زمینه بهداشت روانی جهانی . پس اگر بتوانم به اسلاید بعدی بروم . در اینجا مجموعهای از پرسشها وجود دارد که من فکر میکنم میتواند روش مفیدی برای ساختاردهی ارائه و بحث باشد که وقتی سخنرانی را تمام میکنم , خواهیم داشت . پس منظورم اینه که, جای خوبی برای شروع همیشه پرسیدن این سوال است , چرا ? من فکر میکنم این یک مساله مهم برای برجسته شدن از پیش است , چون در … نه تا گذشتهای کاملا ً جدید , سوال عادی - و هنوز هم سوالی برای بسیاری از مردم - آیا ما به یک چشمانداز اقتصادی نیاز داریم ? اگر یک متخصص بالینی بهترین کاری را که میتوانم برای بیمار در مقابل خود انجام دهم , فقط میخواهم بهترین تکنولوژی و بهترین درمان موجود برای آن فرد را داشته باشم . چرا حتی اگر تلاش کنیم بهترین کاری را که میتوانم به عنوان یک متخصص بالینی انجام دهم , باید در نظر بگیریم ? ما با این سوال شروع میکنیم , سوال این است که چرا , و سپس , ما به آنچه و چگونگی انجام یک تحلیل اقتصادی , از نظر طراحی , جمعآوری دادهها , تجزیه و تحلیل دادهها , این نوع مسائل میپردازیم . همچنین , مسائل در مورد زمان , پس چه زمانی باید شما را به عنوان غنچه دهی یا محقق بهداشت فصلی در نظر داشته باشید تا در مورد این نوع سوالات در برنامههای تحقیقاتی یا پروژههای تحقیقاتی خود فکر کنید ?
منبع سایت
|
|
|