ما با این سوال شروع میکنیم ، سوال این است که چرا ، و سپس ، ما بر روی آن چه و نحوه انجام یک تحلیل اقتصادی ، از نظر طراحی ، جمعآوری دادهها ، تحلیل دادهها ، این نوع از مسائل حرکت خواهیم کرد . همچنین ، مسائل مربوط به زمان ، بنابراین چه زمانی باید در حال شکوفایی و یا محققان بهداشتی باتجربه باشید که در مورد این نوع سوالات در برنامههای تحقیق و یا پروژههای تحقیقاتی خود شروع کنید ؟ و سپس یک سوال در مورد این که چه کسی باید این کار را انجام دهد ؟ راست میگویی ؟ کس دیگری است ؟ آیا این یک متخصص است؟ این گونه مسائل .
بنابراین ما تعدادی از این سوالها را طی میکنیم و در پایان برخی از سوالاتی که ممکن است داشته باشید را رها میکنیم . پس احساس آزادی کنید که از این سیستم برای به دست آوردن سوالات خود استفاده کنید . اینها به توجه من خواهند آمد ، و ما سعی خواهیم کرد تا تعداد زیادی از آنها را که میتوانیم در زمان در دسترس قرار دهیم .
شاید ما اکنون میتوانیم به سراغ اولین سوال برویم ، که دلیل سوال این است . چرا موضوع تحلیل ارزش یا اقتصاد سلامت به طور کلی ، از ارتباط و علاقه بیشتر است ؟ نقطه شروع برای این و در واقع گفتمان زیادی در زمینه اقتصاد موضوع اصلی کمیابی منابع است . هرگز منابع و یا پول کافی برای انجام هر کاری که هر کسی دوست دارد انجام دهد یا نیاز دارد ، وجود ندارد . اگر به سیستم بهداشت و درمان فکر کنید ، مقدار منابع برای مثال ، که به سلامتی اختصاصداده شدهاست ، درصد تولید ناخالص داخلی در آمریکا احتمالا ً بالاترین میزان در جهان است - حدود ۲۰ درصد . حالا ، شاید شما دو برابر با ۴۰ % کل ثروت ایالاتمتحده را دو برابر کنید ، و ممکن است هنوز هم وجود داشته باشد. من امیدوارم که یک سیستم سلامت فوقالعاده باشد . احتمالاً هنوز هم نیازهای برآورده نشده ای در این جمعیت وجود دارد .
نکته من این است که اکثر کشورها در حال فعالیت هستند - و به خصوص زمانی که به کشورهای با درآمد کم و متوسط فکر میکنیم - در سطح بسیار پایین هزینهها یا به عنوان بخشی از ثروت ملی , شاید تنها 3 درصد , شاید تنها 3 درصد از ثروت یک کشور به سلامتی اختصاصداده شدهاست . در داخل آن بودجه یا پوشش منابع , برخی گزینههای بسیار سخت باید در مورد جایی که باید منابع را به آن تخصیص دهند , ایجاد شود , به طوری که بسیاری از نیازهای مردم را می توان مورد خطاب قرار داد و آنها را ملاقات کرد . بنابراین , این مساله ما را به مساله تصمیمگیری , و ایجاد نوعی اولویتهای مرتبط میکند , و … به منظور کارآمد بودن با منابعی که برای مراقبتهای بهداشتی و یا برای سلامت روانی در دسترس هستند , بیایید بگوییم .
این میتواند یک مکالمه دشوار باشد , زیرا وقتی شما انتخاب میکنید , این به آن معنی است که در حالی که برخی از مردم برنده هستند , کسانی هستند که بازنده هستند . یا اگر آن را در کل قرار دهم , اجازه دهید بگویم , بخش دولتی , اگر تصمیم بگیرم مبلغ صرفشده برای سلامت , یا دفاع را دو برابر کنم , به این معنی است که پول کمتری برای آموزش , یا حمل و نقل , یا سایر حوزههای مخارج عمومی بالقوه در دسترس خواهد بود .
پس این میتواند مساله دشواری باشد . همچنین این سوال دشوار را نیز مطرح میکند که نه تنها باید اولویت داشته باشد بلکه در اصل بخشی اجتنابناپذیر از تصمیمگیری باشد , این است که شما با این کار تصمیم میگیرید که منابع را در یک جهت تخصیص دهید , شما غیر رسمی هستید … با این کار , شما منابع را از یک مسیر دیگر مخارج و یا یک راه دیگر برای مداخله برای یک بیماری خاص منع میکنید . پس , بله , کمبود منابع .
سپس مساله بهرهوری یک اصل مهم و مهم دیگر در تجزیه و تحلیل اقتصادی و نوعی از کارها در تعدادی از سطوح است . منظورم این است که من یک لحظه قبل درباره تصمیمگیری در بخشهای مختلف دولتی صحبت کردم . این وسیعترین سطح تلاش برای دیدن است , ” خب , با توجه به تمام پولی که در دسترس است و از طریق مالیات و وسایل دیگر جمعآوری میشود , بهترین استفاده از آن منابع کدام است ? “
منبع سایت