رشد مغز برای مثبت در برابر حافظههای منفی که در موشها کشف شد
کنترل کشش - کشش cinches Causal مربوط به ارتباط Causal
۲۹ آوریل ۲۰۱۵ - آزادی مطبوعات
neuroscientists circuitry های مغزی را برای رمزگذاری ارتباط مثبت و مثبت در موشها کشف کردهاند . بعد از پیدا کردن این که دو مدار ، فعالیت مخالف را بعد از ترس و یادگیری پاداش نشان دادند ، محققین ثابت کردند که این فعالیت واگرا باعث اجتناب از رفتارهای دوری و یا پاداش میشود . آنها که توسط موسسه ملی بهداشت تامین میشوند ، از ابزارهای ژنتیکی در کنار برش برای اشاره دقیق به این مکانیزمهای حیاتی برای بقا استفاده کردند که هم چنین در بیماریهای روانی نیز نقش دارند .
توماس R توضیح داد : ” این مطالعه نشاندهنده قدرت ابزارهای مولکولی جدید است که میتواند در همان مدار حرکت کند تا ببیند محرک چه چیزی است . ” دکتر Insel ، رئیس موسسه ملی بهداشت روانی ( NIMH ) ، گفت: ” بهبود درک این که چگونه این کار حافظه عاطفی عمل میکند ، نوید حل مشکلات اختلالات مدار مغز است که در آنها این مکانیزمها مختل میشود .”
NIMH grantee ، Ph.D. tye ، Praneeth Namburi و آنا Beyeler ، دکترا ، از موسسه تکنولوژی ماساچوست ( ام آی تی ) ، کمبریج و همکاران ، یافتههای خود را در ۲۹ آوریل ۲۰۱۵ در مجله Nature منتشر کردند .
پیش از این مطالعه جدید ، دانشمندان مظنون به دخالت این مدارها در نهایت ، اما با یک پارادوکس ظاهری گیج شدند . یک تقاطع مدارهای همگرا در یک مرکز احساسی عمیق در مغز ، مغز basolateral ، به نظر میرسد که در هر دو ترس و یادگیری پاداش وجود دارد ، اما چگونه یک منطقه مغزی میتواند چنین رفتارهای مخالفی را هماهنگ کند - رویکرد و اجتناب - یک معما است . چگونه سیگنالهای ممکن است مسیر مناسب را برای دنبال کردن این چنگال در جاده پیدا کنند ؟
برای پیدا کردن این موضوع ، tye و همکاران کشف کردهاند که آیا دو برآمدگی مدار مظنون از تقاطع ممکن است سرنخی به دست آورند . یک پروژه برای یک مرکز پاداش ، هسته accumbens و دیگری به مرکز ترس نزدیک ، the centromedial ، ایستگاه خروجی مرکز احساسات .
هر تصویر مدار متشکل از جمعیتهای مجزا از نورونهای درهمتنیده است . محققان برای اولین بار از bead fluorescent telltale telltale استفاده کردند تا بفهمند کدام نورونها متعلق به هر مدار هستند. سپس آنها یک شاخص اتصال - قدرت ارتباطات عصبی - در the را اندازهگیری کردند ، بعد از اینکه موشها دچار ترس یا یادگیری پاداش شدند . حیوانات برای ترس از اینکه یک نفر با یک شوک جفت شود یا با یک پاداش قندی آشنا شوند ، آموزشدیده بودند .
به طور قابلتوجهی ، اتصال تقاطع به پیشبینیهای مرکز پس از یادگیری ترس کاهش یافت و با یادگیری پاداش افزایش یافت . در مقابل ، اتصال به ترس مرکز از یادگیری ترس افزایش یافت و پس از یادگیری پاداش کاهش یافت .
tye پیشنهاد داد که این مکانیسمهای همگرا در مدارهای درهمتنیده ، میتوانند نشانههایی را در دست داشته باشند که باعث آزار و اذیت یکدیگر شوند و این که چگونه ارتباطات عاطفی منفی و منفی ممکن است بر یکدیگر تاثیر بگذارند .
برای اثبات یک ارتباط علی بین مدارها و رفتار شناساییشده ، تیم tye به optogenetics تبدیل شدهاست که پالسهای نوری را قادر میسازد تا مدارات کنترل مغز را در حیواناتی که به طور ژنتیکی مهندسی شدهاند را کنترل کند . در حالی که تصویر مرکز ترس تقویت مثبت را تحریک میکند ، Optically محرک مرکز پاداش را تحریک میکند و باعث تقویت تقویت مثبت میشود . به طور مشابه ، مانع از یادگیری مرکز ترس از یادگیری و افزایش یادگیری پاداش میشود .
در نهایت ، پژوهشگران به تعریف ویژگیها ، ویژگیهای ژنتیکی و ژنتیکی دو مدار اشاره دارند که به توضیح پاسخهای اتصال مخالف کمک میکنند .
tye گفت : ” با توجه به اینکه بسیاری از مشکلات بهداشت روانی ، از جمله اضطراب ، اعتیاد ، و افسردگی ممکن است ناشی از اختلالات در پردازش هیجانی باشند ، این یافتهها میتواند به هموار کردن راه برای یک رویکرد مبتنی بر مدار برای درمان بیماریهای روانی کمک کند .”
منبع سایت