دکتر سارا Karalunas : ۱۷ : ۲۶.۶۴۸ همچنین میخواهیم به پیشبینی بالینی آینده نگاه کنیم زیرا همانطور که گفتم ، این واقعا ً مشکل چیزی است که والدین اغلب میخواهند بدانند وقتی وارد دفتر میشوند . ما به دو چیز نگاه کردیم ، درجه کلی نقص ، و هم چنین شروع اختلالات comorbid جدید که به نوعی نشانه بدتر شدن اوضاع هستند . بنابراین ما یک تا دو سال بعد از انجام آنالیز گروهبندی با این کودکان نگاه کردیم و تصمیم گرفتیم که آیا آنها معیارهای یک تشخیص جدید DSM را که قبلا ً داشتهاند ، ملاقات کردهاند یا خیر. و چیزی که ما کشف کردیم این است که گروه عصبانی ما ، به طور خاص ، ریسک افزایش حالت ، اضطراب و اختلالات رفتاری مخرب را در مقایسه با کودکان در حال توسعه یا هر دو زیر گروه احساسی دیگر نشان داد . بنابراین به نظر میرسد که چیز مهمی در مورد این گروه عصبانی وجود دارد که به ما کمک میکند تا مسیر بالقوه ای که کودکان در آن هستند را درک کنیم .
دکتر سارا Karalunas : ۱۸ : ۱۴.۰۵۸ بنابراین خلاصه سریعی از چیزی که من تاکنون دربارهاش صحبت کردم . بنابراین به نظر میرسد که در اختلال کمتوجهی بیشفعالی ، تفاوت قابلتوجهی در حوزههای احساسی مثبت و هم منفی وجود دارد . و این تفاوتها به تفاوتها در اتصال مغز مرتبط هستند . و از همه مهمتر ، آنها یک مسیر بالینی دیفرانسیلی را پیشبینی میکنند ، حداقل برای شروع حالت comorbid و مشکلات رفتاری disruptive در اختلال افتراقی . من باید بگویم ، در این حقیقت که این امر ، شدت و شدت نشانهها را پیشبینی میکند . بنابراین آنها predictors بهتری از دانستن علایم اختلال کمتوجهی بیشفعالی دارند .
دکتر سارا Karalunas : ۱۸ : ۵۰.۲۹۷ راست ، بنابراین دنده را کمی تغییر دهید . ما میخواهیم در مورد مثال دیگری صحبت کنیم که در آن به ناهمگونی شناختی در این گروه از کودکان با استفاده از رویکرد کمی متفاوت نگاه میکنیم . بنابراین فرآیندهای شناختی برای مدتی طولانی در اختلال کمتوجهی بیشفعالی ، مورد توجه قرار گرفتهاند . دوباره ، راسل Barkley این نظریه مشهور را دارد که علایم اصلی که شما در ADHD میبینید و بسیاری از ویژگیهای مرتبط با مشکلات کنترل بازدارنده هدایت میشوند . به عنوان یک حوزه ، ما از کنترل بازدارنده برای در نظر گرفتن دامنههای دیگر که به احتمال زیاد مناسب هستند ، فراتر رفتیم . چیزهایی مثل حافظه کار ، توجه و همچنین چیزهایی مثل پردازش پاداش . اما ایده این است که برخی از این فرآیندهای شناختی مربوط به علایم هستند . و یک جورهایی دو نظریه رقیب برای این که چگونه این چیزها ممکن است مربوط به علایم اختلال کمتوجهی بیشفعالی باشد . بنابراین اولین مدل کسری بودجه یا مدل بدهی است . در اینجا ما فکر میکنیم که این اختلالات شناختی نشانگر مسئولیت اختلال برای اختلال هستند . بنابراین ، با تغییر نشانهها در رشد برای این کودکان ، ما انتظار داریم تغییراتی را لزوما ً در نقص عملکرد اجرایی و یا پردازش پاداش مشاهده کنیم زیرا آنها همیشه این خطر را برای اختلال ایجاد میکنند ، بدون توجه به what’s که در طول زمان بر روی نشانهها رخ میدهند .
دکتر سارا Karalunas : ۲۰ : ۰۶.۷۹۰ مدل دیگر نوعی یک مدل غرامت یا مدل شدت است ، و در اینجا تمرکز در درجه اول بر کارکرد اجرایی یا انواع فرایندهای کنترل بالا بودهاست . و ایده این است که توسعه در این فرآیندها از طریق دوران کودکی ، و نوجوانی ، و اوایل بزرگسالی ممکن است مربوط به مسیر علائم باشد . بنابراین در این حالت ، تصور میشود که فرآیندهای کنترل بالا و پایین جبرانی هستند و به کودکان کمک میکنند که به گونهای بهتر علایم اختلال کمتوجهی بیشفعالی را تنظیم کنند . بنابراین ، مکانیسم محرک تغییر علامت در این مورد تغییر میکند . مشکل اینجاست که ما میدانیم کدام یک از این مدلها واقعا ً چیزها را ثبت میکند . مطالعات طولی بسیار زیادی صورتگرفته است .
منبع سایت