پس اگر قرار بود چند تا از فعالیتهای عمده چند وجهی را در اینجا بر روی یک اسلاید قرار دهم . این ترکیبی از تصویر برداری است , چه ساختاری باشد یا mri , الکتروفیزیولوژی و الکتروفیزیولوژی و سپس ترکیب همه آنها به آنچه ما یک رویکرد غیر تهاجمی چند وجهی در درک دینامیک مغز مینامیم . تنها یک چیز منحصر به فرد این است که شما میتوانید مغز را با نوعی فرم پایه تحریک کنید که در یک پتری دیش و در سلولهایی که در یک آزمایشگاه ضبط میشوند , تحریک کنید . در اصل , من واقعا ً میفهمم که این نسخه انسانی از انجام این نوع کار در عصر امروز است . و البته , زمانی که آن را با یک mri ترکیب میکنید , که در برخی از مطالعاتی که به آن اشاره کردم , انجام میدهیم , این مزیت را به شما میدهد . اکنون همه آنها باید در یک زمان اتفاق بیفتند , این امکان وجود دارد که mri را در یک روز جداگانه دریافت کنیم, ارتباطات محل استراحت را درک کنیم و سپس آن را مشاهده کنیم که چگونه با tms و چگونه هماهنگ شویم .
بنابراین ما لزوما ً باید در تکنولوژیهای ترکیب کردن همه چیز گرفتار شویم اما این کار واقعا ً برخی از آن تحقیقات بنیادی را در تحقیقات انسانی در انسانها بیدار میکند . به نظر من , این مخاطبان احتمالا ً چیزهای زیادی در مورد tms میدانند . tms محرک است که بگوییم یک ناحیه حرکتی و سپس میتوانید یک طناب نخاعی یکسان بگیرید .
خوب , باید نوعی سیگنال مغزی وجود داشته باشد , اما شاید آنجا نباشد . اما eeg در بالای آن قرار دارد . باور کنید .
بنابراین از نظر دقت tms یک سوال خوب است - چقدر دقیق است ? بنابراین مطالعات زمانی وجود دارند که بر روی سیستمهای انتقالدهنده عصبی مختلف تاثیر دارند و بر این اساس , چندین پروتکل در جهان به منظور بررسی فعال کردن سیستمهای مهاری گاباارژیک و یا حتی ارتباط بین دو نیمکره ایجاد شدهاند . براساس این مطالعات , ما نوعی درک از tms به طور متوسط داریم , نه در همه افراد , اما شاید در نیمی از موضوعات تحقیقاتی عمومی که آزمون میکنیم , میتوانیم آنها را به نوعی به ما بدهیم .
اگر به برخی از کارهای اخیر بپردازیم که با استفاده از tms و ثبت تک نورونی در پستانداران غیر انسانی انجام میشود , شواهدی را مشاهده میکنیم که به نظر میرسد پالس منفرد به طور قابلاطمینان نورونها را فعال میکند , اما تاثیر متفاوتی بر روی جمعیت نورونی متفاوت دارد . جالب است . تا زمانی که میدانیم کدام جمعیت نورونی ما را تحریک میکند و یا کدام یک از ما میخواهیم تحریک کنیم, من فکر میکنم که این به نوعی نوید بخش است که اگر حقایق را حول آن بگذاریم , میتوانیم آن را تحریک کنیم .
بنابراین , برای من , به نظر میرسد که به نظر میرسد که در حال حاضر برای برخی از کارهایی که سعی داشتیم انجام دهیم , به اندازه کافی دقیق باشد , اما بدیهی است که ترکیب آن با یک رویکرد نوع ثبت نورونی فقط به ما کمک خواهد کرد تا دقیقتر بدانیم چه کار میکنیم .
و بعد به مغز ما بیایید و آن هم در گفتگوی قبلی پیشنهاد شد , بنابراین ما اکنون میتوانیم پروتکلهای متفاوتی از تحریک داشته باشیم . از این رو فرکانس بالا و بسامد پایین ذکر شد , اما حتی الگوی تحریک نیز میتواند متفاوت باشد . بنابراین ما احتمالا ً در این جمعیت از تحریک الکتریکی تتا یا تحریک متناوب تتا و تحریک الکتریکی تتا شنیدیم و این تحریک اغلب در شدتهای مختلف اعمال میشود .
منبع سایت