بنابراین ما تلاش کردهایم نشانگر جدیدتر را که با وظیفه سنگین و با تراکم بالا قابلاعتماد است , دوباره دستگیر کنیم و به این نتیجه برسیم که تا زمانی که این کار به گونهای قابلاتکا در طول زمان آزمایش نشود , اطلاعات بیشتری بدست آوریم . و سپس در نقطهای میگوییم : ” بسیار خوب , این احتمالا ً حداقل چیزی است که ما نیاز داریم ” و سپس برای شرکت کار میکنیم , نوعی تلاش برای بالا بردن مشکل در اطراف آن . پس , مانند a [ غیرقابل شنیدن ] . پس حالا بیایید ببینیم برخی از اینها در واقع چگونه مورد استفاده قرار میگیرند , برخی از این تکنیکها , در دنیای واقعی , منظورم نوعی دنیای واقعی است . بنابراین با در نظر گرفتن این موضوع که ما در واقع با ایده [ tms ] سروکار داریم و سعی داریم که برخی از روشهای قدیمیتر و قدیمیتر را ترجمه کنیم . پس ما برای ترجمه این مساله به قشر پیش پیشانی و دیگر مناطق استفاده کردهایم . برای انعکاس صحبتهای قبلی , یک نکته خوب این است که وقتی ما قشر حرکتی را با قشر غیر حرکتی مقایسه میکنیم , متوجه شدیم که در واقع این ماتریکس در نواحی مغزی یکسان نیست .
و این چیز خوبی است چون ما آن را خوب میشناسیم . در غیر این صورت شما میتوانید قشر حرکتی را اندازهگیری کنید و به خانه بروید چون کار آسانی است .
اما میبینیم که زمانی که این چیزها را از یک منطقه مغزی به دیگری اندازهگیری میکنیم , این نشانگرها همبستگی ندارند . بنابراین چند هدف با خیلی خوب , اجازه دهید بگوییم , نشانگر مهاری در قشر حرکتی ممکن است یک نشانگر مهاری خوب در قشر جلویی داشته باشد , بنابراین - - که باعث میشود همه چیز جالبتر باشد . این یک اتفاق غیر خطی است که اتفاق میافتد .
بنابراین , شاید به جای تلاش برای نگاه کردن به این تصویر پیچیده - - نوعی بازی کردن با ورودیهای متفاوت . مهار , تحریک , انعطافپذیری مسالهای بزرگ است که ما سعی داشتهایم به آن نگاه کنیم . و بعد ما یک مساله مهم در اینجا در مورد مغز داریم و من فکر میکنم که این شاید چیزی باشد که در حال استراحت است, همچنین باید بیشتر در کار قرار گیرد و اینکه چطور میتوانید مطمئن شوید که افراد در همان حالت هستند که آنها را مطالعه میکنید .
و سپس در مراحل مختلف بیماری , این چیز دیگری است . تلاش برای به دست آوردن آن و رسیدن به آن ثابت .
و سپس , خروجی به خودی خود , کل شبکه عصبی , چگونه می توان آن خروجی را ضبط کرد , حتی با یک سیگنال ( غیرقابل شنیدن ) , اما با eeg , میدانید , ما همه این معیارها را داریم که در اطراف پاسخ محلی یا واکنش جهانی ذکر کردم و واقعا ً این عکس با تلاش برخی از دانشمندان شکل میگیرد [ غیرقابل شنیدن ] .
بنابراین برخی از این نشانگرها با پروتکلهای ام تی ام . پس این یک مطالعه است که ما با ترکیب یکی از پروتکلهای تی ام آی تی انجام دادهایم . احتمالا ً همه ? نه , شاید . بعضیها میگویند نه .
بنابراین در این پروتکل , پس چه اتفاقی میافتد این است که یک سیستم [ غیرقابل شنیدن ] بر روی قشر حرکتی اعمال میشود . زمانی که شرکت کنندگان به نوعی سرگرم فعال کردن ماهیچههای مورد نظر هستند , آنها میتوانند یک توپ فشرده در دست داشته باشند یا ممکن است یک نورسنج باشد . اما در هر صورت , اگر به emg نگاه کنید , یک پتانسیل [ متغیر ] وجود دارد , به نظر میرسد که یک پتانسیل [ متغیر ] وجود دارد , اما پس از آن میبینیم که یک سکوت حتی اگر وجود داشته باشد - - سوژهها هنوز آن توپ را نگهداشته و آن را محکم فشار میدهند . فعالیت الکترومیوگرافی و بعد از مدتی , و این بار با موضوع به سوژه , از حالت به حالت , متفاوت است .
منبع سایت