کولین > و کولین دستاوردهای بزرگی دارد ، از جمله او تاکنون ۴۴ مقاله منتشر کردهاست که ۵۰ % آنها را به عنوان اولین یا آخرین نویسنده منتشر کردهاست . او جوایز بسیاری دریافت کردهاست - شما مرا ببخشید که از آن دو صفحه از جوایز تان را ذکر نکرده اید، من فقط دو مورد از HoBP و ACNP را ذکر میکنم . او همچنین در هیات تحریریه ژورنال Neuropsychopharmacology Experimental خدمت کرد . او عضو associate ACNP است و علاوه بر تحقیقات او ، در MUSC تدریس زیادی انجام میدهد که در آن خود را در سطح ملی و بینالمللی برای تخصص خود در زمینه تصویربرداری عصبی و تحریک مغزی تاسیس کردهاست . او ۶۰ حرف در سطح ملی و بینالمللی دادهاست . به طور کلی ، به طور کلی ، موضوع کلی دکتر Hanlon در تحقیقات علمی او ، ترسیم irregularities مدار عصبی در الکل و مواد با استفاده از بیماران بینظم و سپس تعدیل این circuitries با استفاده از تکنیکهای تحریک مغزی یا بازخورد عصبی است .کولین > و کولین دستاوردهای بزرگی دارد ، از جمله او تاکنون ۴۴ مقاله منتشر کردهاست که ۵۰ % آنها را به عنوان اولین یا آخرین نویسنده منتشر کردهاست . او جوایز بسیاری دریافت کردهاست - شما مرا ببخشید که از آن دو صفحه از جوایز تان را ذکر نکرده اید، من فقط دو مورد از HoBP و ACNP را ذکر میکنم . او همچنین در هیات تحریریه ژورنال Neuropsychopharmacology Experimental خدمت کرد . او عضو associate ACNP است و علاوه بر تحقیقات او ، در MUSC تدریس زیادی انجام میدهد که در آن خود را در سطح ملی و بینالمللی برای تخصص خود در زمینه تصویربرداری عصبی و تحریک مغزی تاسیس کردهاست . او ۶۰ حرف در سطح ملی و بینالمللی دادهاست . به طور کلی ، به طور کلی ، موضوع کلی دکتر Hanlon در تحقیقات علمی او ، ترسیم irregularities مدار عصبی در الکل و مواد با استفاده از بیماران بینظم و سپس تعدیل این circuitries با استفاده از تکنیکهای تحریک مغزی یا بازخورد عصبی است .با این حرف ، امروز میخواهم از دکتر کالین Hanlon استقبال کنم . امروزه عنوان ” از نگاشت به مدولاسیون استفاده میشود : استفاده از معماری ذاتی و عصبی برای توسعه .> > کولین ، از شما خیلی متشکرم که اینجا هستید و ما منتظر صحبتهای شما هستیم .> > خیلی متشکرم . از این مقدمه خوب متشکرم ، عالی بود . من خیلی خوشحالم که اینجا هستم . بگذارید ببینم میتوانم صحبت را شروع کنم یا نه . و امروز ، ابتدا میخواهم از nida و NIH و هر کس دیگری تشکر کنم ، و NINDS ، که به سازمان دهی این امر کمک کردهاند .من میدانم که واحد مدولاسیون عصبی در اینجا در NIMH این سمپوزیوم بزرگ را سازماندهی کردهاست و شنیدهام که صدها نفر به طور بالقوه در حال تماشای آنلاین هستند که من مطمئنم هیچ کمی عصبی نمیکند . اما بهترین کار را خواهم کرد .اما به هر حال ، من واقعا ً میخواهم بگویم که بسیار عالی است که همه شور و شوق همه افراد در مورد واقعا ً تلاش برای توسعه سیستم را به عنوان یک درمان دقیق مبتنی بر شواهد برای اختلالات عصبی و عصبی مختلف ببینم . چیزی که امروز میخواهم راجع به بیشتر امروز با شما صحبت کنم ، علاوه بر این است .> > : به همین دلیل اعتیاد میتواند به عنوان یک بیماری از هوس و هم از دست دادن کنترل دیده شود . و این یک مدل مفهومی و تم است که به نوعی از طریق صحبت سقوط میکند . "> > ” ( موسسه ملی بهداشت) به این ترتیب ، به نوعی تعارض منافع را نشان میدهد - - تمام کاری که من کردهام خوشبختانه از طریق موسسه ملی بهداشت انجام شدهاست و از این بابت بسیار سپاسگزار میباشد . و there’s تن از مردمی که به این کار کمک کردهاند و من تصادفا ً سرمایهگذار آنها شدم .> > برای شروع ، ما درباره مغز چه میدانیم ؟ خب ، بسیاری از مدلهای مدار عصبی وجود دارند . قطعا ً در دهه گذشته یا دو دهه اخیر پیشرفتهای چشمگیری در درک ما از مدار frontal در مغز داشتهایم .> > ما میدانیم که بسیاری از مدارهای dopaminergic در مغز وجود دارند که یکی از آنها مدار دوپامین (mesolimbic ) است . این تصور میشود که در انگیزه ، هوشیاری ، و گاهی اوقات این ” شناخت داغ ” نامیده میشود .به علاوه ما سیستم دوپامین mesocortical داریم . این بیشتر در پردازش اجرایی ، پاسخ به جمع دخیل است . گاهی اوقات به عنوان ” شناخت سرد ” یاد میشود .> > و سپس ما سیستم دوپامین nigrostriatal داریم . و اگرچه من زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره سیستمهای mesocortical و mesolimbic میکنم ، همانطور که در بخش روانپزشکی کار میکنیم - - اگر قرار بود در طول خیابان به بخش عصبشناسی یا to برویم ، آنها در واقع زمان زیادی را صرف فکر کردن درباره سیستم dopamine nigrostriatal میکنند .> > و البته ما میدانیم که این مدارهای dopaminergic نوعی از انواع مدلهای بالینی و بالینی هستند . سوزان هابر و برایان Knutson در مقاله مرور خود درباره ردیابی مسیر ردیابی و ردیابی آثار این مدارها کار بسیار ظریفی انجام دادهاند . یک مقاله مشهور دیگر توسط الکساندر ، delong و Strick به نوعی به ما گفتند که اینها مدارهای مجتمع و یکپارچه هستند . و این باعث شد که کار زیادی در این زمینه انجام شود .
منبع سایت