“> > ” ( > > )گفت که او در آن زمان این coil را در اینجا توسعه داد . این an است که بعدها توسط MagVenture خریداری شد و این سیمپیچ در واقع بسیار زیبا و سبک و کوچک است . و این نگهدارنده سیمپیچ است ، بنابراین شما میتوانید آن را هر جا که میخواهید بر روی سر فرد قرار دهید ، و در واقع همه راه را به بخش آهیانهای باز خواهیم کرد . و راز این کار ، coil ما در اینجا است .
این سیستم را هدف قرار میدهد . و ما خوشحالیم که به ما تلفن میکنید یا ما را ایمیل خطاب میکنید و ما خوشحالیم که آنچه را که میدانیم به شما بگویم .
> > اوکی. و البته همیشه خوب است که خود دادهها را ببینید . و من و لو گن این کار را کردیم ، این بود که ما این coil TMS را گرفتیم و آن را بر روی قشر پیش پیشانی dorsolateral گذاشتیم . ما میخواستیم ببینیم آیا در واقع میتوانیم یک سیگنال استخوان دریافت کنیم یا نه. و من در آن زمان نسبتا ً جدید برای ام اس ام فکر کردم ، خوب به وضوح ما یک سیگنال BOLD را زیر این سیمپیچ میگیریم ، چون این جایی است که ما فعالکننده هستیم ، و ما یک سیگنال BOLD را در the پیدا خواهیم کرد ، چون این سیگنال monosynaptic afferens است .
> میگوید : خوب معلوم شد که این حقیقت ندارد که حقیقت داشته باشد .
> > پس آنچه لو گن انجام داد این است که این coil را روی قشر پیش پیشانی dorsolateral گذاشت و اطلاعات بسیار سریعی را با TR از یک ثانیه بدست آورد . داستان کامل این است که ما در واقع این را امتحان کردهایم و ما شاهد سیگنال BOLD در زیر این سیمپیچ نبودیم . پس حدس زدیم که شاید به این دلیل بوده که the زیر این سیمپیچ با hemodynamics در the afferens تفاوت داشت . به طوری که TMS عمل میکند ، مکانیزم عمل ، واقعا ً در سطح آکسون به جای بدن سلول اولیه است .
بنابراین ، سیگنال BOLD در ناحیهای که به طور مستقیم تحریک میشود ، احتمالا ً شبیه شکل سیگنال BOLD در منطقه striatal نیست . بنابراین اگر شما به سادگی این کار را انجام دهید و دادههای خود را از طریق fsl یا SPM یا AFNI اجرا کنید ، که یک تابع واکنش hemodynamic استاندارد فرض میکند ، شما قرار نیست هیچ چیزی را با آن ببینید .
(> > )بنابراین ما وضوح بالا را انجام دادیم ، بنابراین دومین TR است . و the را شلیک کردیم ، پالس را در فاصله بین هر اندازهگیری در هر حجم که جمعآوری میشود ، شلیک کردیم .
> > ما در هر جلسه ۲۰ تا پالس ساعت داشت و بازه زمانی بین - ۱۰ تا ۱۵ ثانیه بود .
> > و این به این دلیل است که ما به اندازه کافی وقت داریم تا سیگنال BOLD را ببینیم و تقریبا ً به طور کامل سقوط کنیم .
بنابراین برای کسانی از شما که خارج از کشور هستند ، این مانند the با کمترین طراحی مرتبط با رویداد است .
> > و ما آن را به این روش مدلسازی کردیم .
> > و آنچه لو گن پیدا کردهاست، و امیدوارم به زودی تسلیم شود ، این است که وقتی او از تی ام اس به قشر پیش پیشانی dorsolateral استفاده میکند و شما تحریک ساختگی دارید ، در این حالت ما از ایده فاصله از پوست سر تا کورتکس به عنوان روش ما برای ایجاد یک کنترل استفاده کردیم . ما کف reticulated را باز کردیم و آن را فشار دادیم تا نیروی مکانیکی مرتبط با سیمپیچ TMS را انتقال دهد ، اما به اندازه کافی دور خواهد بود که میدان مغناطیسی به فوم نفوذ نکند و وارد کورتکس نشود تا باعث excitability شود .
بنابراین این نوع از جنبه حسی سیستم TMS در اسکنر ، ثابت خواهد بود . اما تاثیرات مستقیم TMS نخواهد بود ، قادر به منزوی بودن نیست . بنابراین چیزی که لو گن در این درصد نمودار تغییر سیگنال به اینجا نشان داد این است که درصد تغییر سیگنال BOLD در محور y است ، و این زمان پس از سیگنال جسورانه در محور x است . بنابراین همانطور که در اینجا میتوانید ببینید ، خط نقطهچین در اینجا یک تابع واکنش hemodynamic معمولی است . خط نقطهچین یک تابع واکنش hemodynamic بود که با قلابی مرتبط بود . پس در صورت خود ساختگی ، باعث ایجاد سیگنال BOLD در striatum شد .
اما ، سیگنال BOLD در the همراه با تحریک واقعی بیشتر بود .
منبع سایت