این کار را ملانی مک گری هدایت کرد . ما افراد وابسته به کوکائین را داشتیم که همه آنها نتوانسته بودند تلاشهای خود را ترک کنند که جنبه بسیار مهمی از وابستگی کوکائین را به خود اختصاص داده بود . در این مورد , ما کویل tms را بر روی قشر پشتی - پشتی و قشر پیش پیشانی قرار میدهیم .
در کنترل , و ما کمی از اولین مطالعه یاد گرفتیم , اکنون ما تعداد بیشتری پالس را انجام میدهیم . پس احتمالا ً برای مشاهده یک سیگنال ثابت , حداقل ممکن است حداقل در نظر گرفته شود .
در اینجا , ما نمودار tms را بر روی قشر پشتی و جانبی پیشانی اعمال میکنیم و مشاهده میکنیم که سیگنال bold در کنترلها در جسم مخطط پشتی و همچنین کمربندی , و در کنترلها , سیگنال bold را در قشر پیشانی اوربیتال یا بعد از قشر پیش پیشانی و همچنین جسم مخطط قدامی مشاهده میکنیم . بنابراین ما همان الگویی را تکرار کردیم که در اولین مطالعه مشاهده کردیم که احساس خوبی دارد .
در مصرف کوکائین , شبیهسازی کامپیوتری الگوی مشابهی را ایجاد کرد . پس شما اینجا میبینید , فعالیت در جسم مخطط قدامی و در قشر کمربندی قدامی .
خیلی جالب است .
در مصرف کنندگان کوکائین , هنگامی که سیمپیچ را بر روی قشر پیش پیشانی میانی قرار میدهید , بنابراین شما تحریک را به ناحیه مغز اعمال میکنید که به طور معمول توسط محرک پاداش یا محرک انگیزشی , بسیج میشود .
در مقایسه با گروه , میبینید که تفاوت زیادی بین کاربران و کنترلها وجود ندارد و واکنشهای مغزی آنها از طریق یک پالس آر . ام . اما وقتی ما محرک را تحریک میکنیم , تفاوت بزرگی وجود دارد . و به همین دلیل , به نظر نمیرسد که مصرف کنندگان کوکایین بخش جلویی را به همان روشی که کنترلها کار میکنند , تجهیز کنند .
پس این منطقهای بود که بسیار متفاوت بود . بنابراین براساس برخی دادههای حالت استراحت که نشان میدهد که مدار بین قشر پیش پیشانی میانی و جسم مخطط به طور غیرعادی در مصرف کنندگان کوکائین وجود دارد و ارتباطات کارکردی کمی بیش از حد معمول است , ما تصمیم گرفتیم که از مدار به عنوان هدف توسعه عملیات tms استفاده کنیم .
گام بعدی .
بنابراین ما یک هدف داریم , احساس میکنیم که بر پایه رسیدن به آنجا ثابت هستیم . ما دادههای تجربی زیادی داریم تا به رشد فرضیه مان کمک کنیم و روشهایی را که ” دوباره انجام میدهیم ” اصلاح کنیم . بنابراین ایده ما این است که میتوانیم این مدار را به هر صورت حرکت دهیم , میتوانیم یک حالت گذرا از مسئولیت محدود در مدار ایجاد کنیم .
این مطالعه با هدف کاهش پاسخ مغز به نشانههای کوکائین انجام شد . بنابراین ولع یکی از عوامل متعددی است که منجر به عود و در واقع یکی از مهمترین عوامل و عوامل ثابت و نه تنها در مصرف کنندگان کوکایین است .
بنابراین ما میخواستیم دو سوال را آزمایش کنیم - - آیا میتوانیم از tms و شکل ( tms ) برای تعدیل فعالیت در قسمت جلویی استفاده کنیم .
پروتکلی که ما توسعه دادیم , تحریک پالس قدامی نامیده میشود . و این تتا تحریک , یک نوع تحریک تتا است , بنابراین آنهایی که زمان زیادی را صرف فکر کردن در این مورد میکنند , ممکن است از من انتقاد کنند چرا که این کار وابسته به تعداد پالس است . اما اکنون ما فقط حقایق را مرور میکنیم و حقایق این است که ما از پالس اکسی متری بر روی رایگیری پیشانی استفاده میکنیم . این بیماری به صورت مداوم تحریک شدهبود . دو قطار , دو پالس اکسی متری در هر قطار وجود داشت . بنابراین اساسا ً ما پالسهای نوری داشتیم و سپس توقف کردیم , و سپس پالسهای نوری داشتیم .
منبع سایت