بنابراین ما میخواستیم بفهمیم که آیا امکان استفاده از این TMS همزمان / fMRI در چنین روشی وجود دارد که ما واقعا ً میتوانیم با منحنی پاسخ دوز بالا بیاییم . حالا میخواهیم بدانیم که آیا این fMRI را میتوان برای آن بکار برد ؟ و زمین خانگی برای TMS همیشه مهمترین است ، بنابراین ما این را در قشر multi اولیه امتحان کردیم . ما هفت نفر از افراد سالم داشتیم و ما دو جلسه و دو جلسه MR را با آنها ترتیب دادیم . بنابراین ، در اولین جلسه ما از سیمپیچ سری ۳۲ کانال استفاده خواهیم کرد ، که سیمپیچ سری استاندارد است که ما همیشه با سیستم استفاده میکنیم ، و در دومین جلسه ما با استفاده از یک سیمپیچ ۷ کانالی در ترکیب با تی. ام . این مطالعه با سه تسلا انجام شد که برای سه تسلا انجام شد و با استفاده از توالی چند باندی از ( inaudible ) . تفکیک زمانی در اینجا حدود یک ثانیه بود . ما ۱۴ تکه ، و ( بیصدا ) ۱.۵ تا ۱.۵ بیت با ضخامت حدود ۳ میلیمتر به دست آوردیم . اکنون ، همانطور که گفتم ، ما دو جلسه با این موضوع داشتیم . در اولین جلسه ، این یک جلسه موضعی بود ، بنابراین ما از سیمپیچ سری ۳۲ کانال استفاده کردیم . و در جلسه ، ما یک ( inaudible ) را به دست آوردیم . این مهم بود چون ما برای اهداف neuronavigation به آن نیاز داشتیم . دومین فکر این بود که ما یک نمونه short انگشتی را برای یافتن جایی که ناحیه معین primary وجود دارد ، انجام دادیم ، که در آن ناحیه دست برای ناحیه حالت اولیه قرار دارد . ما از FT برای هدفگیری TMS با استفاده از navigation عصبی استفاده کردیم . ما از این اطلاعات استفاده کردیم - - ما از این اولین جلسه همچنین برای کسب اطلاعات درباره موقعیت سیمپیچ استفاده کردیم ، به طوری که این سیمپیچ در واقع در آنجا قرار دارد . و ما از آن برای تعیین آستانه موتور استفاده کردیم . بنابراین تمام این کارها در اولین جلسه انجام شد . سپس موضوع را حذف کردیم، چیدمان را تغییر دادیم ، بنابراین از سیمپیچ ۳۲ کانالی تا سیمپیچ ۷ کانالی . دوباره ، سیمپیچ ( قابل شنیدن ) ، که ما میتوانیم ( قابل شنیدن ) را با اولین مجموعه دادهها هماهنگ کنیم . دوباره ، یک کار ضربه انگشتی را انجام داده و از آن استفاده کنید . به کار بردن سیستم TMS همزمان ( بیصدا ) . این the که مورد استفاده قرار گرفت ، بنابراین شما میتوانید ببینید که این سیستم در حال حاضر اینجا است ، یک دور ، و این دور حدود ۷ دقیقه طول دارد ، و هنوز ، بلوکهای ارتفاع تحریک TMS متفاوت است . بنابراین ما ۸۰ ، ۹۰ و ۱۱۰ درصد افراد - - از آستانه را داریم و میخواهیم بدانیم که آیا ما شاهد تغییر کل فعالیت در ناحیه ( قابل شنیدن ) با those تحریک مختلف هستیم یا نه . با این پیمایش عصبی ، به منظور انجام این کار ، بنابراین دوباره ، مرکز ، جایی که ما این موضوع را در اینجا داریم ، شما این سیمپیچ را در اینجا دارید ، و سپس شما باید یک نوع رویکرد برای اجازه حرکت به آنجا ایجاد کنید . بنابراین اکثر سیستمهای neuronavigation با محیط MR ناسازگار هستند ، بنابراین آنچه ما انجام دادیم ، از چیزی که ما داریم استفاده کردیم و یا همه اشیا مغناطیسی ( قابل شنیدن ) در این تنظیمات استفاده کردیم ، بنابراین ، ما این نوع جایگاه چوبی را در اینجا داریم که در آن دوربین را در آنجا سوار میکنیم ، و این دوربین قادر به گرفتن ردیاب است . بنابراین ما یک ردیاب را بر روی coil TMS داریم ، و یک ردیاب دیگر در موضوع داریم . با استفاده از این دو با هم ، به ما اجازه میدهد تا سیستم neuronavigation را در واقع ببینیم که هدف قرار میدهیم . و ما میتوانیم موقعیت سیستم TMS را طوری تغییر دهیم که در واقع ما واقعاً هدفی را هدف قرار میدهیم که واقعا ً به آن علاقهمند هستیم . و در این مورد ، این دست یافتن چیزی در آنجا بود . به این ترتیب ، شما میتوانید در واقع از سیستم neuronavigation استاندارد خود استفاده کنید ، همچنین باید در مجاورت اسکن مورد استفاده قرار گیرد .
منبع سایت
اکنون ، اگر از یک سیستم TMS در داخل ماشین MR و درست در کنار وضعیت MRI ، موقعیت تصویربرداری MRI استفاده کنیم ، باید اطمینان حاصل کنیم که هیچ تعاملی بین ( inaudible ) وجود ندارد . پس چیزی که ما تلاش کردیم این بود که نگاهی به تصاویر گسترده ایمنسازی بیندازیم . بنابراین این یک تصویر گسترده از برنامه گسترده ایمنسازی در این اسلاید است و ما تلاش کردیم تا ببینیم در حال حاضر چه چیزی در برنامه گسترده ایمنسازی رخ میدهد ، بسته به زمان بین پالس TMS و موقعیت ایمنسازی . و میتوانید ببینید که اگر ما این جا باشیم ، پس فقط حدود پنج میلیثانیه است ، یا همین طور تفاوت بین برنامه گسترده ایمنسازی و TMS ، شما میتوانید ببینید که همه این تصاویر وجود دارد . این یک سورپرایز بسیار بزرگ نیست ، چون همانطور که میدانید ، در MRI کاری که انجام میدهیم این است که از فرکانسها و میدانهای مغناطیسی برای اطلاعات کد در آنجا استفاده میکنیم . ما همچنین میدان مغناطیسی را تغییر میدهیم ، و بنابراین ، این دو don’t به خوبی با هم حرکت میکنند . اگر اختلاف یا فاصله زمانی یا فاصله زمانی حداقل ۵۰ میلیثانیه داشته باشیم ، میتوانید مشاهده کنید که هیچ تاثیری روی EPIs ندارد . بنابراین این اساسا ً تعاملی است که شما باید به آن نگاه کنید - - که شما باید از برنامه TMS و برنامه گسترده ایمنسازی آگاه باشید . حالا ، در مقایسه برشهای بدون TMS و این استفاده از یک رویکرد TMS همزمان است . و شما میتوانید کیفیت تصویر را ببینید بدون توجه به اینکه آیا ما ان را در آنجا استفاده میکنیم یا نه . بنابراین ، نتیجه بسیار خوبی دارد ، زیرا اساسا ً به ما میگوید که میتوانیم از این تنظیمات به منظور اجرای ( قابل شنیدن ) استفاده کنیم . خب ، اولین سوال ، البته ، تمام کار برپاسازی است ؟ چیزی که ما امتحان کردیم یک نوع طراحی بلوکی ساده بود . بنابراین نوارهای زرد در اینجا دورههای کسب تصویر هستند ، و بلوکهای آبی در اینجا بلوکهای آن هستند که در آن ما عملا ً به آن (تی اس ام) در آنجا استفاده کردیم . حالا اگر به این بلوک زوم کنیم ، این یک اکتساب گسترده ایمنسازی است ، و اینها بلوکهای TMS هستند . بنابراین ما یک برنامه گسترده ایمنسازی داریم و ما اکتساب را تحریک میکنیم همانطور که ما تحریک میشویم ( قابل شنیدن ) . بنابراین در این مدل بلوکی از آن استفاده میشود ، و در یکی از این بلوکها ، هشت نبض از ۱۰ هرتز داریم که به سوژه اعمال میشوند . حالا ، آیا واقعا ً کار میکند ؟ بله ، درست است ؟ بنابراین ، نتیجه اولین موضوع درست در این مورد، همان موضوعی که در حال حاضر با شما صحبت میکند ، بنابراین کارساز است . شما میتوانید در ناحیه دست ، در قشر اولیه ( غیرقابل شنیدن ) مشاهده کنید ، این نوعی پاسخ است که ما از آن بلوکهای دقیقاً در آن عبور میکنیم ، بنابراین اصل کار میکند . ما فعالسازی را با سیستم TMS مشاهده میکنیم . حالا ، این از مجموعه اصلی ( قابل شنیدن ) است ، بنابراین این نوع تنظیمات ، که در آن ما در واقع یک سیمپیچ RF را در زیر سیستم TMS داریم ، واقعا ً به ما اجازه میدهد تا این حساسیت بسیار بالا را به دست آوریم . و به همین دلیل ، ما در اینجا شاهد تغییرات سیگنال قوی هستیم . شما میتوانید it’s را در حدود ۳ % تغییرات سیگنال مشاهده کنید که در ناحیه سر ناحیه اولیه ( غیرقابل شنیدن ) پوسته پیدا میکنیم . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . حال ، سوال جالب بعدی این است که ارزیابی میزان واکنش دوز روزانه با ارتفاع تحریک TMS متفاوت ممکن است ؟ بنابراین ، یکی از اولین چیزهایی که در صورت نیاز به درمان دارویی جدید خواهید داشت ، این است که باید دز مناسب را پیدا کنید . و این برآورد دز در سیستم اس ام به این سادگی نیست ، چون برای اغلب اوقات روشی که ما میزان مصرف را در آنجا ارزیابی میکنیم - - خوب ، ما از آستانه چند آستانه به عنوان تنظیمات اصلی در اطراف استفاده میکنیم . اما به راحتی میتوان تشخیص داد که این آستانه چند آستانه که تنها در قشر multi اولیه تعریف میشود ، ممکن است برای ارزیابی نوع فعالیت تحریک که در واقع به دیگر نواحی مغز ، به ویژه قشر پیش پیشانی dorsolateral نیاز داریم ، کافی نباشد .
منبع سایت
این میدان مغناطیسی , سیمپیچ مغناطیسی ( غیرقابل شنیدن ) است . سیستم tms اینجا است , و این جایی است که سیستم tms فقط در اینجا است , اما علاوه بر آن , ما کویل rf را در آنجا داریم . چیزی که میبینیم این است که در واقع هیچ تغییری در الگوی کلی میدان مغناطیسی که توسط کویل تولید میشود وجود ندارد , اما میبینیم که کاهش اندکی وجود دارد . و این کاهش به سادگی به خاطر این حقیقت است که فاصله در حال افزایش است , فاصله بین سیستم tms و کورتکس در این حالت افزایش مییابد . بنابراین ما حدود 90 / 90 درصد از دامنه تحریک tms را از دست میدهیم , که به این معنی است که ما باید دامنه را در tms افزایش دهیم . اینجا میتوانید نمای سیستم tms را ببینید , و این موقعیت پیچکها است . بنابراین , ما باید فرکانسهای سیمپیچها را دستکاری کنیم چون آنها بسیار نزدیک به سیستم tms بزرگ هستند به گونهای که همه آنها به طور بهینه با یکدیگر هماهنگ و تنظیم شوند تا دوباره حساسیت ما به کل سیستم افزایش یابد . حال , اگر میخواهید از آن نوع سیمپیچها برای تصویربرداری موازی استفاده کنید , باید عوامل g را تعیین کنیم . تصویربرداری موازی روشی برای فهم ( غیرقابل شنیدن ) و سرعت بخشیدن به موقعیت آن است . اکنون رویکرد اصلی که در تصویرسازی موازی مورد استفاده قرار میگیرد به این معنی است که اگر از تصویربرداری موازی استفاده کنید , حساسیت را کاهش دهید . و این یک ویژگی اتوماتیک است که ما از تصویربرداری موازی استفاده میکنیم . اما ویژگی دوم وجود دارد , که به علاوه , نسبت ( غیرقابل شنیدن ) به محض استفاده از آن ( غیرقابل شنیدن ) , و یک عامل g ساده وجود دارد . و خوب , چیزی که شما میتوانید ببینید این است که g - فاکتور در اینجا تقریبا ً یک است , بنابراین هیچ کاهش اضافی در snr وجود ندارد , اگر از یک عامل تصویرسازی موازی دو , عامل دو , درصد دو استفاده کنیم . بنابراین شما میتوانید این دو عامل را ببینید , و نزدیک به یک است , که به این معنی است که برای انجام تصویر برداری با استفاده از موقعیت موازی با یک فاکتور دو مناسب است . و اگر به فاکتورهای تصویربرداری موازی بالاتر بروید , میتوانید ببینید که مقادیر بالاتر g در اینجا رخ میدهد , بنابراین سه مورد ممکن است خیلی موثر نباشند , اما دو میتوانند انجام شوند . و اگر از یک فاکتور تصویر برداری موازی دو استفاده کنیم , به این معنی است که ما ضریب تحصیل را تا % ۴ کاهش میدهیم , بنابراین ما سریعتر ( غیرقابل شنیدن ) هستیم . سوال دوم این است که , حساسیت چیست ? و در اینجا مقایسه نسبت نویز امضای این سیمپیچ جدید در مقایسه با سیمپیچ مغناطیسی است . حالا میبینید که سیمپیچ rf در اینجا بوده , در موقعیت در بخش پسسر در زیر بیمار , و هرچه بیشتر از پیچک دور شویم , حساسیت کمتری داریم . بنابراین ما بیشترین افزایش حساسیت را در مناطقی داریم که بسیار نزدیک به پیچک هستند . در اینجا , این خط سیاه در اینجا نشاندهنده افزایش پنج برابری در snr با استفاده از سیمپیچ جدید در مقایسه با یک سیمپیچ مغناطیسی استاندارد است . و حتی در قسمتهای عمیقتر مغز در اینجا , در این مرحله , snr برابر با استفاده از سیمپیچ جدید در مقایسه با سیمپیچ استاندارد داریم . اما ایده اصلی سیمپیچ اساسا ً افزایش حساسیت در نقطهای است که ما تحریک میکنیم , زیرا یکی از اهداف اصلی ما این بود که میخواستیم ببینیم در مغز چه اتفاقی میافتد وقتی که واقعا ً از tms استفاده میکنیم . و این همان چیزی است که سیستم قدیمی ما به نظر میرسد . این سیستم است . این یک مقایسه است . این یک مقایسه نیست . این یک مثال از نحوه ظاهر تصاویر است . بنابراین در اینجا مثال را میبینید و البته عکسهای خیلی خوبی از آنها میگیرید . شما افزایش شدت را در آنجا میبینید , اما در واقع حتی در این تصویر , میتوانید ببینید که در لایههای اول چه اتفاقی میافتد . فقط به خاطر اسکن کردن ( غیرقابل شنیدن ) است .
منبع سایت
در ترکیب tms / fmri , ما قادر به استفاده از این تکنیک شتاب نیستیم , که به این معنی است که تکنیکهای mri که برای سیستمهای همزمان ام اس / fmri از این تنظیمات استفاده میکنیم , در واقع منسوخ هستند . آنها سالها پیش مورد استفاده قرار میگرفتند . حالا ایده ما این بود که راهی برای پیدا کردن راه جدیدی برای دستیابی به موقعیت همزمان ام اس / fmri بیابیم , و این کار با یک سیمپیچ جدید انجام شد . بنابراین میخواهیم یک سیمپیچ mri ساخت یافته داشته باشیم که به نحوی تمام معایب خود را که با رویکرد غیر مستقیم داریم , توجیه کند . در حال حاضر این امر باعث شدهاست که ما یک نرخ گیرنده چند کاناله طراحی کنیم , زیرا تنها با یک گیرنده چند کاناله , میتوانیم از تصویربرداری عصبی , چند باندی همزمان چند باندی استفاده کنیم . و ما میخواستیم در نقطهای که تحریک اتفاق میافتد , حساسیت بسیار بالایی داشته باشیم . بنابراین , به همین دلیل باید مطمئن شویم که این کویل در واقع تحت سیستم tms اتفاق میافتد. بنابراین ما سیستم tms و تحت سیستم ام آر ام را سوار میکنیم . همانطور که در همان ابتدا گفتیم , فاصله یک واقعیت بسیار مهم برای tms است . میدان مغناطیسی که توسط سیستم tms تولید میشود به سرعت با این سیستم کاهش مییابد , بنابراین باید مطمئن شویم که فاصله بین سیستم tms و جمجمه خیلی زیاد نیست . به عبارت دیگر , باید مطمئن شویم که علت این میدان بسیار نازک است . این کار چندان آسان نبود . بنابراین , ( غیرقابل شنیدن ) و البته ایده این بود که ما میخواهیم انعطافپذیرتر باشیم . بنابراین , اگر ما دیگر نیازی به کویل در خارج نداریم , این بدان معنی است که ما بسیار انعطافپذیرتر از جایی هستیم که در آن هستیم . در حال حاضر, این بدان معنی است که ما باید در مورد انحنای سیمپیچ فکر کنیم تا امکان دسترسی به نواحی مختلف مغز را نیز فراهم کنیم , اما کاربرد اصلی هنوز هم قشر پشتی - جانبی است . بنابراین در این منطقه , قطر کل ( غیرقابل شنیدن ) . پس این دوباره است , این مجموعه قدیمی است . بنابراین ما کویل tms رو داریم . ما کویل داشتیم . و اگر شما آن را با تنظیمات جدید مقایسه کنید , که در آن کویل tms در یک موقعیت مشابه قبل قرار دارد , بنابراین کویل tms در اینجا و در زیر کویل tms حلقه rf است . بنابراین مستقیما ً روی سیستم ام تی ام نصب شدهاست , و این بدان معنی است که وقتی ما سیستم tms را وضع میکنیم به طور خودکار سیمپیچ rf را تعیین میکنیم . لازم نیست نگران قرار دادن آن باشیم . و همانطور که میبینید , مشکل از بین رفتهاست , بنابراین ما بسیار انعطافپذیرتر از آن هستیم که در آن میخواهید به این رویکرد برسید . در حال حاضر این یک اشعه صوتی هفت کاناله است , بنابراین گفتیم که میخواهیم یک اشعه x - کانال برای استفاده از تصویربرداری موازی , تصاویر چند کاناله , و غیره داشته باشیم . بنابراین این دیدگاه بالای سیمپیچ است , جایی که ما هفت کانال در آن داریم , و چیزهای کوچک ( غیرقابل شنیدن ) هستند . پس این یک مجموعه قدیمی از پروژههای جدید است . جعبه رابط بسیار کوچکتر است . اما اینجا پیچک است که تحت سیستم tms قرار میگیرد . از اینجا کابل به جعبه رابط میرود که در آن همه ( غیرقابل شنیدن ) واقع شدهاند و از آنجا یک بلوک پیچک است که وارد سیستم میشود . بنابراین این سیستم به طور خاص برای یک سیستم سه تستر طراحی شدهبود , و به این خاطر که اسکنر ما که ما در موسسه مان استفاده کردیم , اسکنرهای سیمنز که به طور خاص برای پویش گرها طراحی شدهاند . در اینجا میتوانید ببینید که کل تنظیمات واقعا ً چگونه به نظر میرسند . بنابراین ما سیمپیچ مستقیم را میگیریم , آن را در زیر سیستم tms قرار میدهیم , و سپس میتوانیم به محل تحریک نزدیک شویم و از این روش به اندازه کافی از مزایای استفاده کنیم . مهمترین مزیت این است که ما واقعا ً مخروط را در کنار اشباع داریم و این به این معنی است که ما حساسیت بسیار بالایی داریم . دومین چیز , چند کاناله , جایی است که میتوانیم از تصویربرداری موازی استفاده کنیم . ما میتوانیم از تصویربرداری چند سطحی در آنجا استفاده کنیم . و مزیت سوم این است که خیلی انعطافپذیرتر است , جاییکه ما سیمپیچ را اعمال میکنیم و چگونه کل آزمایش را تنظیم میکنیم .
منبع سایت
بیماران با افسردگی حاد , داروی تجویزی را تنها در بخش روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی وین دریافت کردند . حالا این یک برچسب باز بود . و دو جلسه در حالت استراحت , یکی قبل و یک بعد از درمان , یعنی سه ماه از هم جدا کردیم . در حال حاضر, ما از یک تحلیل مشابه نیز استفاده میکنیم , بنابراین یک شبکه حالت استراحت متناهی از این مقاله داریم . دوباره , رویکرد تحلیل نااریب , سعی در پیدا کردن اینکه آیا ما شاهد تفاوتهای قابلتوجهی در این شبکهها هستیم یا نه. و دوباره , شبکهای را پیدا میکنیم که از آن بیرونزده است , و این دوباره , شماره شبکه است که شبکه حالت استراحت است که شامل قشر پشتی - جانبی پیشانی نیز میشود . در اینجا مناطقی وجود دارد که در یک و دو مورد برای کنترل سالم , اندازهگیری یک و دو برای بیماران برگردانده شده , و اندازهگیری یک و دو مورد برای بیماران افسرده وجود دارد . بنابراین , باید اضافه کنم که در این تجزیه و تحلیل تنها شامل پاسخ دهندگان , فقط برای اطمینان از اینکه یک گروه همگن است . و حالا اگر نگاهی به تفاوتهای بین بیماران واریز شده, سنجش دو , و پاسخ دهندگان داشته باشیم , میبینیم که چگونه میتوانیم آن را مشاهده کنیم , بنابراین در خاکستری میتوانید شبکه حالت استراحت را ببینید . و اینجا از مطالعه موردی است که در بخش تی . ام. تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . تی . اگر مقایسه نزدیکتری از این دو داشته باشیم , میبینید که مناطقی را پیدا میکنیم که در هر دو مطالعه مشابه هستند . بنابراین , برای ما یک شاخص بسیار قوی است که , در واقع , acc یک منطقه بسیار قوی یا مهم در اختلال , بیماران و همچنین منطقهای است که میتوانیم از آر . پس این بخوبی متناسب است . حالا , با استفاده از این دو مطالعه به همزمان ام. ام . ام . حالا این مثل هفت است . بنابراین , همزمان است . بنابراین , در اصل به ما این امکان را میدهد که نشان دهیم کدام مناطق واقعا ً توسط tms فعال میشوند . اولین مطالعه با استفاده از اس . ام . آر. آی . آی . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . ام . و این یک داده استاندارد است که اساسا ً یک سیمپیچ مغناطیسی است . بنابراین یک cp ( غیرقابل شنیدن ) است که در بیرون ما سیستم tms را درست در آنجا داریم , با نوعی نگهدارنده که tms را در جای خود نگه میدارد و مقدار پذیرش سیگنال با استفاده از این مقدار انجام میشود . این رویکرد استاندارد است . این سیمپیچها اکنون دارای معایبی هستند . مهمترین عیب موجود در این سیمپیچها , این است که حساسیت بسیار پایین است . در حدود ۲۰ سال پیش , چند سال پیش , اشعه صوتی چند کاناله به صورت mri معرفی شد , و اینها نوع کویل هستند که به طور مداوم در mri استفاده میشوند , زیرا آنها حساسیت بسیار بالاتری دارند و به ما اجازه میدهند که از یک روش شتاب موازی , تصویربرداری موازی , تصویربرداری چند باندی , تصویربرداری همزمان تصویربرداری کنیم . پس این همان هنر است که ما در mri داریم . در ترکیب tms / fmri , ما قادر به استفاده از این تکنیک شتاب نیستیم , که به این معنی است که تکنیکهای mri که برای سیستمهای همزمان ام اس / fmri از این تنظیمات استفاده میکنیم , در واقع منسوخ هستند . آنها سالها پیش مورد استفاده قرار میگرفتند . حالا ایده ما این بود که راهی برای پیدا کردن راه جدیدی برای دستیابی به موقعیت همزمان ام اس / fmri بیابیم , و این کار با یک سیمپیچ جدید انجام شد . بنابراین میخواهیم یک سیمپیچ mri ساخت یافته داشته باشیم که به نحوی تمام معایب خود را که با رویکرد غیر مستقیم داریم , توجیه کند .
منبع سایت
|
|
|