Goldstein گفت: ” ما انتظار داشتیم که مادران بیشتر زمانی واکنش نشان دهند که وراجی میکرد و آنها این کار را کردند. میزان افزایش پاسخ به معنای فرصت یادگیری بیشتر برای کودک بود. گفتار مادران نیز به احتمال زیاد شامل اطلاعات ساده و learnable در مورد ساختار زبانی و اشیا اطراف کودک بود. بنابراین، با تغییر شکل و بافت of، نوزادان رفتار مادران را تحتتاثیر قرار داده و تعاملات اجتماعی ایجاد میکنند که یادگیری را تسهیل میکنند.”
پژوهشگران همچنین دریافتند که مادران بیش از پیش نسبت به vocalizations که جهت گیری به اشیا غیر مستقیم است، واکنش نشان میدهند.
آلبرت گفت: ” ما مظنون هستیم که این پرونده به این دلیل است که هدف کودک ایجاد فرصتی برای مادر برای برچسب زدن به آن است، بنابراین او به احتمال بیشتری به اطلاعات ویژهای نسبت به زمانی که یک بچه دارد حرف میزند، واکنش نشان میدهد.”
به این طریق، محققان را مینویسیم، ” the های خود infant’s برای ساختار تعاملات اجتماعی به روشهایی عمل میکنند که یادگیری را تسهیل میکند. … این نتایج به درک فزایندهای از نقش بازخورد اجتماعی در یادگیری آوایی کودک کمک میکند، که در مقایسه با دیدگاه تاریخی of vocalizations که در آن babbling به عنوان تمرین حرکتی در نظر گرفته میشد، بدون هیچ نقشی در توسعه ارتباطات و زبان ایفا میکند.”
این مطالعه، همبستگی بین جملات اولیه و زبان بعدی را روشن میکند و مطالعات نشان میدهد که کودکان با هجاهای پیشرفته بیشتر در babbling گفتار و واژگان خود را زمانی که بزرگتر هستند، دارند.
Schwade میگوید: ” ما فکر میکنیم که ممکن است نوعی حلقه بازخورد وجود داشته باشد، که برای مثال برچسب زدن به اشیا و پاداش دادن به vocalizations پیشرفته با واکنش بیشتر، یادگیری کلمه را ترویج میکند.”
این نتایج ممکن است به درک توسعه صوتی به تاخیر در جمعیتهای در معرض خطر و افراد مبتلا به تاخیرات شنوایی، سندرم داون و اختلالات طیف اوتیسم کمک کند. تعامل آوایی کمتری بین کودکان و مراقبان، نوشتن محققان، میتواند به تفاوتهای بلند مدت در انتظارات واکنش منجر شود، توسعه زبان بر روی زمان به عنوان فرصتهایی برای یادگیری از پاسخهای والدین مشروط کاهش یابد.
Oxytocin به مغز کمک میکند سیگنالهای اجتماعی را تعدیل کند
مبدا:
دانشگاه هاروارد
خلاصه:
بین مناظر، صداها، بوها و احساسات دیگر مغز از محرکها در لحظهای به لحظه پر شدهاست. چگونه میتواند از طریق سیل اطلاعات تصمیمگیری کند که چه چیز مهم است و چه چیزی میتواند به پسزمینه سقوط کند؟ اگر چه معمولا به عنوان “هورمون عشق” شناخته میشود، محققان یک تیم شواهدی یافتند که اکسیتوسین در واقع نقش حیاتی در کمک به پردازش مغز طیف وسیعی از سیگنالهای اجتماعی ایفا میکند.
بین مناظر، صداها، بوها و احساسات دیگر مغز از محرکها در لحظهای به لحظه پر شدهاست. چگونه میتواند از طریق سیل اطلاعات تصمیمگیری کند که چه چیز مهم است و چه چیزی میتواند به پسزمینه سقوط کند؟
کاترین Dulac، پروفسور هیگینز از بیولوژی مولکولی و سلولی، میگوید که بخشی از این پاسخ ممکن است به اکسیتوسین دروغ بگوید.
گرچه عموما به عنوان “هورمون عشق” شناخته میشود، اما یک تیم از پژوهشگران شواهدی یافتند که اکسیتوسین در واقع نقش حیاتی در کمک به پردازش مغز طیف وسیعی از سیگنالهای اجتماعی ایفا میکند. این مطالعه در مقاله ۱۲ دسامبر منتشر شده در eLife شرحداده شدهاست.
Dulac میگوید، این مطالعه نشان میدهد که اکسیتوسین مثل یک مدولاتور در مغز عمل میکند، و حجم برخی از محرکها را بالا میبرد و به مغز کمک میکند تا برای اطلاعاتی که از یک لحظه به بعد دریافت میکند، احساس باران کند.
در بررسی نقش اکسیتوسین در پردازش سیگنالهای اجتماعی، Dulac و همکارانش با رفتار مکرر مشاهده کردند - - ترجیح موش نر برای تعامل با زنان.
مطالعات نشان میدهند که این رفتار فقط اجتماعی نیست - - در واقع در مغز موش نر مقاوم است.
منبع سایت علم روز
روانشناسی