سخنگوی شماره ۱ : ممنون . you چطوره ؟ آیا میتوانید در مورد درمان با مداخلات خود نظر بدهید - قطعا ً افراد آموزشدیده را آموزش دادهاید - و این که چگونه در طول طیف آموزشی اعمال میشود ؟
سخنگو ۳ : بله ، بسیار با شانون و Stew موافقم . و واضح است که موانعی وجود دارند که باید بر آنها غلبه کرد . من باور دارم که اکنون برای مردم بسیار مهم است که مکانیسمهای اساسی این درمان را درک کنند ، و آنچه واقعا ً قصد دارد مورد هدف قرار گیرد ، و اینکه چگونه این میتواند بهترین هدف باشد . و البته ، در این رابطه ما باید کار بهتری را انجام دهیم تا این قابلیت اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم - اما این کار را ساده کنیم و در نتیجه آن را برای همه در دسترس قرار دهیم.
سخنگوی شماره ۱ : متشکرم . با شه . ما میخواهیم به یک سوال دیگر بپردازیم که قبل از زمان ارائه شد و به همین دلیل است که پروژه دلاویر از RDoC حمایت میکند ؟ در چه روشهای به بیماری ذهنی فکر میکند و واقعا ً به انتشار نوآوری کمک میکند ؟ سوال این است که به نظر میرسد دیگر راه دور است . یعنی ، هرچه سریعتر بتوانیم تشخیص را آسان کنیم ، سیستمهای آسانتر مراقبت میتواند نیازهای آنها را مدیریت کند . و این در واقع مشابه برخی از سوالات دیگر است که در مورد پتانسیل for به عنوان نوعی فرآیند متحد کننده ارائه شدهاست ، و تایید میکند که برخی از آنها دیدگاههای دیگری از RDoC دارند . Stew ، آیا میخواهید اول این سوال را مطرح کنید ؟
سخنگوی ۲ : آره .
سخنگوی شماره ۱ : این بسیار بود .
سخنگوی ۲ : آره . سوال بزرگی است . منظورم این است که ، من فکر میکنم RDoC واقعا ً با هدف پروژه دلاور سازگار است . و در حالی که it’s درست است که انتشار یک سیستم مبتنی بر سیستم آسانتر است - - واقعا ً، انتشار یک سیستم که افراد قبلا ً به آن عادت کردهاند ، یعنی DSM . افراد در حال حاضر در DSM به هنگام تفکر قاطعانه استفاده میشوند . و بنابراین انتشار چیزی که به آن عادت دارد آسانتر است . اما در حال حاضر ، مداخلات ما - - امروز ما در مورد ظرفیت منفی و اضطراب صحبت میکنیم . برای اضطراب ، آنها در بهترین حالت متوسط هستند . بنابراین انتشار doesn’t به این معنا است که something’s همیشه بهترین چیز برای مشتریان و بیماران ما است . بنابراین ، در نهایت ، من فکر میکنم که RDoC - - الان ، RDoC یک ابتکار تحقیقاتی است ، اما نسل بعدی ، به نظر من RDoC ۲.۰ است، فکر میکنم به کاربرد بالینی و کاربرد بالینی آن علاقهمند باشد . و بنابراین ، آینده - - it’s برای متخصصان بالینی مهم خواهد بود - من میدانم - فقدان یک کلمه بهتر ، با زمان به دست آورید .
سخنگوی شماره ۱ : ممنون . - آلیشیا ، تو هیچ فکری در این باره داری ؟
سخنگو ۳ : نه ، من بسیار موافقم . و من معتقدم که این کار باعث تسهیل امور میشود . در حقیقت ، تحقیقات مداخلهای در حال حاضر در این مسیر حرکت میکنند . پروتکلهای واحدی وجود دارند . پروتکلهای transdiagnostic وجود دارد . امیدوارم که به زودی پروتکلهایی برای pandiagnostic وجود داشته باشد. این کار به جای تمرکز بر diagnoses بسیار خاص که ممکن است در دنیای واقعی وجود نداشته باشد، با تکنیکها و روشهایی برخورد میکند که به طور گسترده تری اعمال خواهند شد .
سخنگوی شماره ۱ : ممنون . شانون ؟
سخنگو ۴ : بله . من فکر میکنم فقط یک نکته برای اضافه کردن این است که اگر ما دلایل قانعکننده برای - - منظورم این است که ، افراد میخواهند - - وقتی آنها در درمان آموزشدیده اند و زمانی که درمان میشوند ، همیشه دلیلی برای این دارند که چرا آنها کاری را که انجام میدهند ، انجام میدهند . و اگر این مفاهیم میتوانند به یک روش قابلفهم برای افرادی ترجمه شوند که در نهایت آنها را تحویل دهند ، من فکر میکنم که مردم خوشحال هستند - - اگر آنها درکی داشته باشند و چرا این مداخله ممکن است در این زمان خاص اهمیت داشته باشد - - ما میخواهیم افراد احساس کنند که اگر با چیزی روبرو شوند که کاملا ً میدانند چگونه در درمان رفتار کنند ، به خصوص وقتی که آنها نوع جدیدی از مداخله را تحویل میدهند .
منبع سایت